سفر سیاوش

و چون آتش گرفت، از نو زاده شد

سفر سیاوش

و چون آتش گرفت، از نو زاده شد

مشخصات بلاگ




زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست..
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است...
خاموشی گناه ماست !

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۲/۰۸/۰۵
    ..
محبوب ترین مطالب

ستاره ای که دیگه دنیام نیست

شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۲، ۱۲:۵۹ ق.ظ

  نمیدونی چه هوایی داره این دنیای بدون دنیا

  نمیدونی چه عشقی داره قدم زدن تو خیابونایی که تو تصورش نیستی!

  نمیدونی چه حالی ، امشب که میخوام از تو بگذرم.

  خیلی عالیه، امشب که میخوام دلموبذارم زیر پام خیلی عالیه!!

  یادته من بودم که میگفتم خدایکی – یار یکی!! اما وقتی یار بی مرامه، گور بابای یار؛

  یار میخوام چیکار.

  یکی رو میخوام یار خاطرم باشه نه بار خاطرم؛ اما تو شدی بار خاطرم!!

  این مدت نمیتونستم بیخیال شم؛ چون فکر میکردم تو هستی، کنارم نفس میکشی-

  تو کنارمی!!

  اما نه همش فقط یه توهمه، یه توهم فانتزی؛ یه توهمی که دوست دارم توهم

   قسمتی ازش باشی؛ یا بهتره بگم دوست داشتم

  آره سیاوش عوض شده ،سیاوش  دگرگون شده؛ میخواد بیخیال شه-

  بیخیال کسی که نفهمیده چقدر دوسش داره.

  میدونم کمتر از10 روز دیگه پیدات میشه، میدونم دوباره کابوس حضورت شروع میشه؛

  اما نه تو دیگه جایی تو دنیای من  نداری.

  تو یه خاطره ی دوری که به راحتی از کنارت میگذرم.

  ستاره همه ی آسمونا رو تجربه کردی، همه ی آسمونا رو چرخیدی

  و من کور بودم که ستاره های دیگه رو ندیدم - ستاره  هایی که به من نزدیکتر- روشتن ترن-

  درخشنده تر اند، ستاره هایی که مقیم آسمونای دیگه نمیشن، ولش نمیکنن، نمیرن.

  اما سیاوش میخواد ازت بگذره به همون سادگی که ازش گذشتی. تو که نمیخونی،

  اگرهم بخونی ، میخندی – اما دیگه جایی واسه خنده نیست.

  سیاوش خسته است، خسته از عشقی که به دوش میکشم.

  میخوام خاطره های خوب و بد گذشته رو باهم از بین ببرم.

  اصلا ستاره چیه؟؟ میخوام خورشید رو ببینم، میخوام خورشید همه ی دنیام باشه؛

  چیه فکر میکنی کسی اونقدر دیوونه نیست که خورشید من باشه؛ شاید.

  ولی خورشیدای زیادی بدون که ندیدمشون وحسرت اینو میخورم که 

  به یه ستاره فروختمشون؛ گرما شونو، درخشندگیشونو، بزرگی وسعتشونو،

  دیگه همه چیزو میخوام تموم کنم.

  سیاوش میخواد بگه ازت گذشته ، از همه ی دوست داشتنای مسخره ات،

  از همه خاطرات مثلا خوبی که بهشون میخندید و باهاشون زندگی میکرد.

  پیداشدنت بیشتر آزارم داد، غم دلمو بیشتر کرد؛

  اما اینبار میگذرم ازت. تو رو به خیر و مارو به سلامت.

  حلالت میکنم به خاطرهمه ی لحظه ای که میتونستم به چیزای دیگه فکرکنم،

  حلالت میکنم ستاره ای که دیگه دنیای من نیستی!!

  • سیاوش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی