سفر سیاوش

و چون آتش گرفت، از نو زاده شد

سفر سیاوش

و چون آتش گرفت، از نو زاده شد

مشخصات بلاگ




زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست..
گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است...
خاموشی گناه ماست !

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۹۲/۰۸/۰۵
    ..
محبوب ترین مطالب

ذوق مرگ شدم!

شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ

امروز بعد از مدتها دیدمش.

خیلی خیلی دلم براش تنگ شده بود، هرچند اون مثل همیشه نبود، ولی من مثل همیشه ها دوستش دارم؛ شاید بیشتر!!!

آنقدر از دیدنش خوشحالم که هیچ کلمه ای نمیتونه آن رو تعریف کنه!

ایکاش اون هم از دیدن من بعد از مدتها خوشحال میشد!!!!!

لحظه ای مثل گذشته ها بود ولی دوری از گذشته ها توی نگاهش موج میزد!

و باچشم هاش یادآوری میکرد. نه سیاوش

                                                     قصه مثل گذشته ها نیست!!!!!     

                                                                  


 این جوری    * شایدم اینجوری  


  • سیاوش

نظرات  (۳)

سلام ممنون نظر لطفتته
منم خیلی تنهام شاید یکم بیشتر از خیلی
اگه دوست داشتی بازم بیا پیشم خوشحالم میکنی
کی رو دیدین ؟؟؟ اگه فضولی نباشه .... !!!
پاسخ:
ببخشید دیرشد
یکی که تا 2روز پیش فکرمیکردم براش اهمیت دارم ولی فهیمدم تنها بار خاطرش بودم
نه یار خاطر
  • حورا قدوسی
  • سلام سیاوشم
    خوبی؟
    کلی دلم برات تنگ شده !
    کاش منم می دیدمش.. اما نه!
    نمیدونم
    بیخیال

    پاسخ:
    سلام حورا جان منم دلم برات تنگ شده
    خوش به حالت که ندیدیش
    ایکاش هیچوقت نه اون ونه خیلی های دیگه تو زندگیم نه بودند!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی